ما لحظه ها رو مي گذرونيم تا به خوشبختي برسيم ولي افسوس که خوشبختي همان لحظه
هايي بود که گذرانديم
سه مرحله احمقانه در زندگی
وقت داری! انرژی داری! اما پول نداری!
پول داری! انرژی داری! اما وقت نداری!
پول داری! وقت داری! اما انرژی نداری!
هنگامي كه دري از خوشبختي به روي ما بسته ميشود ، دري ديگر باز مي شود ولي ما
اغلب چنان به دربسته چشم مي دوزيم كه درهاي باز را نمي بينيم
میدونی چراوقتی میخوای بری تورویا چشمهات رومیبندی؟
وقتی میخوای گریه کنی چشمهات رو میبندی؟
وقتی میخوای کسی رو ببوسی چشمهات رو میبندی؟
چون قشنگ ترین چیز های این دنیا قابل دیدن نیست.
کودکی را پرسیدند عشق یعنی چه ؟ گفت بازی
نوجوانی را پرسیدند عشق یعنی چه ؟ گفت رفیق بازی
جوانی را پرسیدند عشق یعنی چه ؟ گفت پول
پیری را پرسیدند عشق یعنی چه ؟ گفت عمر
عاشقی را پرسیدند عشق یعنی چه ؟ چیزی نگفت گریست و رفت
گاه یک لبخند آنقدر عمیق میشود که گریه می کنیم
گاه یک نغمه آنقدر دست نیافتنی میشود که با آن زندگی می کنیم
گاه یک نگاه آنچنان سنگین میشود چشمانمان رهایش نمی کند
گاه یک عشق آنقدر ماندگار می شود که فراموشش نمی کنیم
خدایا! گفتی:
اگر کسی دو روزش مثل هم باشد، باخته است...
"من،" خیلی وقت است که زندگی را باختم...
حال، با این روزهای تکراری و پر از درد چه کنم...!
گاهـی
" سکـــــــــــــــــــــــوت "
علامت رضایت نیســـت !
.
.
شـــــــــاید کســـی داره
خفـــــــــــــه می شـــــه
پـشـــــــت سنگیـــنــــی
یـــــــک درد...!
چه کسی میگوید
که گرانی اینجاست؟
دوره ارزانی ست
چه شرافت ارزان،
تن عریان ارزان،
و دروغ از همه چیز ارزان تر
آبرو قیمت یک تکه ی نان
و چه تخفیف بزرگی خورده ست
قیمت هر انسان...
زندگی دفتری از خاطره هاست؛
یك نفر در دل شب، یك نفر در دل خاك،
یك نفر همدم خوشبختی هاست
یك نفر همسفر سختی هاست،
چشم تا باز كنیم
عمرمان می گذرد، ما همه رهگذریم؛
آنچه باقیست فقط خوبیهاست ...
باران می بارد، بدون چتر زیر باران قدم می زنم...
در زیر باران اشک می ریزم،
تا تو نبینی،
اشک هایی را که در پس غرورم سالها نریخته ام.
و خداوند شب را مایه ی آسایش قرار داد تا دردهایمان را به خواب شب بسپاریم.
ولی ای کاش شب من فردایی نداشت!
که دوباره از سنگینی دردم طلب شبی دیگر کنم...
هرکس از این دنیا چیزی برداشت ، من از این دنیا دست برداشتم
!
"دوستت دارم" را برای هر دویمان فرستادی ، هم من ، هم او ،
خیانت میکردی یا عدالت ؟
نویسنده : ◦♥°Ayda°♥◦ تاریخ : پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:◦♥°مطالب زیبا و عاشقانه°♥◦-عاشقانه,